mantiscccam

mantiscccam (http://www.mantiscccam.com/)
-   اخبار حوادث (http://www.mantiscccam.com/forum664.html)
-   -   حمله عجيب زن خشمگين به شوهر بد رفتار (http://www.mantiscccam.com/thread10032.html)

ali 11-28-2013 21:33

حمله عجيب زن خشمگين به شوهر بد رفتار
 
حمله عجيب زن خشمگين به شوهر بد رفتار


زن خشمگين ليوان شيشه*اي را به صورت شوهرش كوبيد تا از شكنجه*هايش فرار كند.چندي پيش زن جواني در شعبه چهارم بازپرسي دادسراي بعثت از شكنجه*هاي شوهرش پرده برداشت و گفت: چهار سال پيش از طريق دوستم با شوهرم آشنا شدم و خيلي زود پيشنهاد ازدواج گرفتم.


روزنامه ایران: زن خشمگين ليوان شيشه*اي را به صورت شوهرش كوبيد تا از شكنجه*هايش فرار كند.چندي پيش زن جواني در شعبه چهارم بازپرسي دادسراي بعثت از شكنجه*هاي شوهرش پرده برداشت و گفت: چهار سال پيش از طريق دوستم با شوهرم آشنا شدم و خيلي زود پيشنهاد ازدواج گرفتم.

وي افزود: از آنجا كه من در ازدواج نخستم شكست خورده و بي*سرپناه بودم وقتي ديدم ايوب مرد خوبي است و مي*تواند مرا خوشبخت كند، بدون هيچ*گونه پرس*وجو به عقد وي درآمدم.

ايوب همه امكانات زندگي را برايم مهيا كرد، طوري كه هيچگونه كم و كاستي در زندگي نداشتم و هميشه تصور مي*كردم خوشبخت*ترين زن دنيا هستم و همسرم بهترين مرد دنيا! اما مدتي بعد اخلاق و رفتار ايوب تغيير كرد و شوهرم مدام بهانه*گيري مي*كرد تا جايي كه شنيدم نبايد زياد به خانه پدر و مادرم رفت و آمد داشته باشم.

همه شرايط را پذيرفتم، از اين كه دوباره طلاق بگيرم وحشت داشتم، تصور مي*كردم اين پايان بدخلقي*هاي شوهرم است اما ايوب دست بردار نبود، وي گاه و بي*گاه بدون هيچ دليلي مرا به باد كتك مي*گرفت و زندگي را برايم جهنمي كرده بود.

زن جوان گفت: «شوهرم بي*رحمانه با كمربند به جانم مي*افتاد. ديگر تحمل شكنجه*هاي او را ندارم، به ستوه آمده*ام به خاطر همين از شوهرم به خاطر بي*رحمي و بي*عاطفگي*اش شكايت دارم.بازپرس پرونده وقتي با ادعاهاي اين زن دستور احضار شوهرش را صادر كرد ايوب با سري باندپيچي*شده پيش روي بازپرس نيكزاد ايستاد و گفت: درآمد مالي خوبي دارم از روزي كه زندگي زير يك سقف را با اين زن آغاز كردم روزگارم سياه شده است.

مادرش در زندگي*مان خيلي دخالت مي*كند و همسرم نيز تنها گوش به فرمان مادرش است و هرچي مادرزنم بگويد را انجام مي*دهد. در مدت چهارسال زندگي مشتركي كه با همسرم داشته*ام، تصميم*گيرنده اصلي مادرش بود، وي بايد براي ما برنامه*ريزي كند كه كجا برويم كجا نرويم! بدتر از همه من هرچي گوشت و مرغ به خانه مي*آورم همسرم همه آن را به خانه مادرش مي*برد اين درحالي است كه من راضي نيستم، به خاطر همين با همسرم دعوا كردم و خواستم دست از اين كارها بردارد.

بر سر همين ماجرا همسرم ليوان شيشه*اي را به سمت من پرت كرد و به پيشاني*ام كوبيد و من به خاطر خونريزي به درمانگاه رفتم.مرد جوان گفت: تا امروز به خاطر بچه*مان سكوت كرده*ام و اين درحالي است كه بارها تصميم به طلاق گرفته*ام. من به خاطر بچه دوساله*مان پايبند زندگي با وي هستم و اگر خسته شوم ديگر نمي*توانم شرايط را تحمل كنم.

زن عصباني كه با ادعاهاي شوهرش مواجه شده بود به بازپرس نيكزاد گفت: من از خودم دفاع كردم، ديدم شوهرم به من حمله كرده است مجبور شدم ليوان را به سمتش پرتاب كنم، وضعيت مالي خانواده*ام خوب است و نيازي به مرغ و گوشت خانه من ندارند و شوهرم اين*ها را بهانه كرده است، من نيز همسرم و بچه*ام را دوست دارم اما نمي*خواهم هر روز با وحشت بيدار شوم.

بنا بر اين گزارش پس از جلسه تحقيق، اين زن و شوهر باهم آشتي كردند و پذيرفتند آرامش را به خانه*شان بازگردانده و فضاي آرامي براي كودكشان فراهم كنند.


اکنون ساعت 09:38 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin Version 3.8.7
Copyright ©2000 - 2024, Jelsoft Enterprises Ltd.
Search Engine Optimization by vBSEO 3.6.0