چه نامردانه است انسانی را دنبال خود کشیدن ، عاشق کردنش
و در اوج تنهاییش رها کردنش و گفتن اینکه :
دیگر تو را نمیخواهم . . .
.
.
.
.
مثل آن مسجد بین راهی تنهایم
هرکس هم که می آید می شکند . . .
هم نمازش را هم دلم را و می رود
.
.
.
.
تنهایی از ” جُـذام ” هم بدتره !
توی صف نانوایی هم صف یه دونه ای ها جداست !
.
.
.
.
تنها کسی که تنهات نمیزاره خودتی ؛ با خودت دشمنی نکن لطفا . . .
.
.
.

از پسش بر نمی آید . . .
.
.
.
.
چه تفاوت عمیقی ست بین تنــهائی قبل از نبودنت !
و تنهایی پس از نبــودنت . . .
.
.
.
.
قشنگترین اتفاق ذهنم حادثه ی شنیدن صدای تو بود . . .
چقدر تنهایم وقتی گاهی کم می شوی . . .
.
.
.
.
میدونستید چرا خیلی از ما ها تنهاییم ؟
چون حوصله اسباب بازى شدن نداریم . . .
.
.
.
.
تنهایی فقط تنبیهی است برای روزهای دوست داشتن او !
.
.
.
.
من دیوانه نیستم
فقط کمی تنهایم
همین !
چرا نگاه می کنی ؟
تنها ندیده ای ؟
به من نخند
من هم روزگاری عزیز دل کسی بودم . . .
.
.
.
.
تنهایی من ، همان انتظارم است
و انتظارم، همان عشق !
و عشق تنها بهانه ی بودنم !
بی بهانه ام نکن . . . !
.
.
.
.
تلنبار تنهایی . . .
با شگفتی به تماشای گریه ام منشین . . . !
چیزی نیست . . .
تنها ، ترانه ای باریک در تلنبار تنهایی ام ترکید . . .
.
.
.
.
زندگی چرخش واژگان است ، یکی به جرم تفاوت تنهاست ، یکی به جرم تنهایی متفاوت
.
.
.
.
تنهایی ات را از تو گرفتم ، در خنده هایم شریکت کردم ،
نگفته بودی بازرگان عشقی ، من از کجا می دانستم سود من تنهاییست
.
.
.
.
گاهی تنهایی آنقدر قیمت دارد که درب را باز نمی کنم !
حتی برای “ تو ” که سالها منتظر در زدنت بودم . . .
.
.
.
.
خیابانهای تنهایی دلی ولگرد میخواهد و اوازم بدون تو سکوتی سرد میخواهد
برایت مرده بودم تا برایم تب کند قلبت . . .
ولی حتی نپرسیدی دلت همدرد میخواهد ؟
.
.
.
.
تو اگر میدانستی که چه زخمی دارد خنجر از دست رفیقان خوردن . . .
از من خسته نمیپرسیدی که چرا تنهایی . . .
.
.
.
.
چــقدر سخته با یه بــغض سنــگین
فــقط همــدم تنــهایـی هـای دیــگران باشــی . . .
.
.
.
.
زیادى خوبى نکنید !
انسان است ، فراموشکار است . . .
از تنهایى اش که در بیاید تنهایى ات را دور میزند ، پشت مى کند به تو ، به گذشته ، حتی روزى میرسد که به تو میگوید : شما . . . ؟