نمایش پست تنها
قدیمی 03-31-2013, 12:41   #1
darknes
کاربر فعال
 
darknes آواتار ها
 
تاریخ عضویت: Dec 2012
نوشته ها: 490
تشکر: 0
تشکر شده 24 بار در 20 ارسال
tva شیوه جالب سانسور دیالوگ فیلم در تلویزیون

طنز - برخی از فیلم​های سینمای جهان برای پخش در تلویزیون بویژه نوروز دچار تغییرات اساسی از جمله حذف کاراکتر(!)، کوتاه​شدن و جابه​جاشدن دیالوگ​ها می​شود؛ در ادامه چند تغییر «خیالی» از دو فیلم هالیوودی و بالیوودی را می​خوانیم.
روزگارنو: پیشنهاد می شود ابتدا ستون سمت راست را کامل بخوانید و بعد ستون سمت چپ و قیاس هر سطر از دو ستون با هم.

فیلم هالیوودی
نام فیلم: خیابان دونفره / نام دوبله شده برای تلویزیون: آرامش در مسیر



عکس به شکل فنی اصلاح شده است!






دیالوگ های اصلی دختر و پسر فیلم
دیالوگ پخش شده از تلویزیون
پسر: چقدر خوشگل شدی؟
باید یه فکری بکنم.
دختر: مرسی. بخاطر تو این لباسو پوشیدم.
موافقم. تازگی خیلی سر به هوا شدی.
پسر: امشب با هم بریم سینما؟
خیلی فکرم درگیر این پروژه س؟
دختر: بعدش؟
کدوم؟
پسر: بعدشم بریم خونه ما.
پایان نامه دانشگاهیم.
دختر: واقعا هنوز دوستم داری؟
واقعا هنوز از پایان نامه ت دفاع نکردی؟
پسر: من عاشقتم. تازه روانی می​شم وقتی این عطرو به خودت می زنی.
نه دیگه. هر بار یه اتفاقی افتاده البته خودمم مقصرم، تو کمکم می​کنی؟
دختر: منم خیلی دوستت دارم. هیچوقت تنهام نذار. بدون تو می​میرم.
حتما. اتفاقا خیلی دوست داشتم کمکت کنم. الان بریم کتابخونه؟
پسر: بیا اینم کارت ورود به شوی لباس پنجشنبه
آره. راستی این بلیت مترو از جیبت افتاد.
دختر: واااای تو محشری. (بازیگر زن به مقدار خیلی زیاد به بازیگر مرد نزدیک می​شود)
آااااه. آسمون رو نیگا کن چقدر پرنده...(تصویر یکدسته گنجشک در آسمان پخش می​شود)
پسر: قول می​دم بهت خوش بگذره عزیزم.
وای راست می​گی چقدر پرنده... (همچنان تصویر کوچ پرندگان پخش می​شود)
دختر: خیلی دوستت دارم، خیلی...
چقدر پرنده بودن خوبه...





فیلم هندی
نام فیلم: عاشقتم / نام دوبله شده برای تلویزیون: زندگی خوب





تصویر به شکل ملو ترمیم شده است.






دیالوگ های اصلی دختر و پسر فیلم
دیالوگ پخش شده از تلویزیون
دختر: دیشب با شامیتا دیدنت، درسته؟
برادر اینجا چیکار می​کنی؟
پسر: من؟ حتما اشتباه می​کنی. غیر از تو هیچ زنی پاش تو زندگی من باز نشده.
چی؟ این چه سوالیه از من می​پرسی خواهر؟ من فکر کردم تو نقشه رو آماده کردی که اومدم.
دختر: جدی؟ پس این عکس چیه؟
کدوم نقشه برادر؟ چی می​گی؟
پسر: آه! ببین این یه مجلس رقص بود و من تنها با اون رقصیدم. تازه به اصرار اون.
آه. ببین من دیشب دیدم که اثاثیه سیتا رو ریختن تو خیابون حالا اومدم باهم فکری کنیم باهاش.
دختر: توقع داری باور کنم؟
واقعا می​خوای کمکش کنی؟
پسر: باور کن کارینا. من عاشق تو هستم.
آره خواهر. من عاشق کمک کردن هستم.
دختر: ببین شاهرخ من دوستت دارم و نمی​خوام تو رو از دست بدم ولی...
ببین برادر اتفاقا من هم تو فکرش بودم ولی دست تنها کاری ازم ساخته نبود..
پسر: ولی نداره کارینا. منم تو رو دوست دارم، باور کن...اینم حلقه ازدواج. خواهش می​کنم دستت کن!
دیگه دست تنها نیستی، بیا. اینم حلقه ازدواج سیتا که کنار خیابون افتاده بود. بده بهش و بگو ما کنارش هستیم.
دختر: شاهرخ به من قول بده دیگه با کسی نرقصی.
برادر به من قول بده همیشه دستت به کار خیر بره.
پسر: حتما عزیزم. قول می​دم فقط با خودت برقصم و همیشه کنارت بمونم.
حتما خواهر. قول می​دم فقط در کار خیر شرکت کنم تا روح پدر هم شاد باشه.
دختر: خیلی دوستت دارم شاهرخ.
خیر ببینی برادر عزیزم.





منبع:خبرآنلاین



__________________








darknes آنلاین نیست.   پاسخ با نقل قول