نمایش پست تنها
قدیمی 11-06-2012, 14:48   #1
maryam
مدیر ازمایشی
 
maryam آواتار ها
 
تاریخ عضویت: Aug 2012
نوشته ها: 4,579
تشکر: 0
تشکر شده 449 بار در 299 ارسال
gfd مشاهیر و مفاخر بايزيد بسطامي*

طيفور بن* عيسي* بن* سروشان* بايزيد بسطامي* ملقب* به* سلطان* العارفين* از مشايخ* بزرگ* صوفيه* و از مشهورترين* عرفاي* ايران* در قرن* سوم* هجري* است* كه* از او به* عنوان* يكي*از شگفتي* هاي* تاريخ* تصوف* ايران* و اسلام* ياد شده* است*.از زندگي* اين* عارف* منزوي* چندان* اطلاعي* در دست* نيست* و تا حدودي* با افسانه* مخلوط شده* ولي* ظاهرا جد وي* ازبزرگان* بسطام* و زرتشتي* بوده* است* . بايزيد در جواني* به* سيرو سلوك* و رياضت* در شهرها و مناطق* مختلف* پرداخت* و سپس* به* بسطام* بازگشت* و تا آخر عمر در همان* شهر زندگي* كرد. وي* معتقد به* وحدت* وجود و قائل* به* فنا بود و طريقه*اي* در تصوف* برجاي* نهاد كه*پيروان* آن* را طيفوريه* يا بسطاميه* مي* گفتند.
از خصوصيات* بارز اخلاقي* اين* عارف* وارسته* سخنان* بي* پرواي* وحدت* وجودي* اوست* كه* به* همين* سبب* مكررا مورد طعن* فقهاي* زمان* خود قرار گرفت* و حتي* بنابه* روايتي* هفت* بار از شهر خود رانده* شد. گويند ((از وي* پرسيدند كه* يا بايزيد چه* خواهي*؟گفت* خواهم* كه* نخواهم)) از وي* سئوال* شد كه* چگونه* بدينجا رسيدي* ؟ گفت*: (( بدانكه* ازخويشتن* برآمدم* چنان* كه* مار از پوست* خويش* برمي* آيد)) .
از جملات* وي* كه* نشان* از حلول* و اتحاد دارد اين* است* كه* (( وقتي* مؤذن* بانگ* در داد ا...اكبر بايزيد افزود وانا اكبر منه)) وقت* ديگر سبحان* ا... شنيد، گفت* : سبحاني* ما اعظم* شأني* . از جملات* زيباي* اوست* (( كمال* عارف* سوختن* او باشد در دوستي* حق* )) وي* ظاهرا به* سبب* اين* جملات* مورد اذيت* و آزار علماء شهر خود قرار گرفت* و چند بار از بسطام* بيرون* رانده* شد. سخنان* وي* كه* به* شطحيات* بايزيدي* معروفند بعد ها پس* از مرگ* وي* توسط مريدان* و پيروانش* گردآوري* شدند و امروزه* نزديك* به* پانصد گفته* و شطح* از بايزيد موجود است*.
محمد بن* منور، بايزيد را سقاي* حضرت* امام* صادق*(ع*) دانسته* و برخي* از مورخان* قديمي* نيز از اين* گفته* تبعيت* كرده* و وي* را از شاگردان* امام* جعفر; دانسته* اند ولي* تحقيقات* جديد دكتر عبدالحسين* زرين* كوب* و دكتر شفيعي* كدكني* خلاف* اين* گفته* را به* اثبات* رسانده* است*. مرحوم* علامه* قزويني* نيز با مقايسه* سال* وفات* وي* و امام* ششم* شيعيان* اين* امر را رد كرده* است*.
بايزيد بسطامي* در سال* 261 ه.ق* در زادگاه* خود در گذشت* و مزارش* بصورت* مقبره* و زيارتگاه* مشايخ* صوفيه* و عارفان* درآمد. وي* يكي* از سلاطين* سبعه* بشمار مي*رود كه* در اسرار حقايق* نظر نافذ و جدي* بليغ* داشت* و دائم* در مقام* قرب* و هيبت* بود، با اين* حال* اجراي* شريعت* اسلامي* را براي* عارفان* (كه* به* عقيده* وي* امكان* رابطه* با خداوند را كسب* كرده* بودند) چندان* واجب* نمي* شمرد. در تأليفات* صوفيان*، شيخ* بايزيد بسطامي* نخستين* تدوين* كننده* مهم* ترين* انديشه* تصوف* يعني* فنا قلمداد شده* كه* عبارت* است* از: ((رسيدن* صوفي* به* حالت* كمال* تا چنانكه* مقرر است* اراده* شخصي* و اميال* دنيوي* و صفات* آدمي* درنهاد خويشتن* كشته* شود و فرد به* كمال* عرفاني* برسد و شايسته* پيوستن* و ارتباط با يكتايعني* خداوند گردد.))
شيخ* حسن* جوري* از پيشگامان* نهضت* سربداران* سلسله* النسب* خود را به* بايزيدبسطامي* واز آن* طريق* به* امام* جعفر صادق*(ع*) رسانده* كه* نمايانگر اعتبار و اهميت* والاي* بايزيد در بين* بزرگان* اسلامي* مي*باشد. حكايت* هاي* زيباي* باقي* مانده* از اين* عارف* بزرگ* در احترام* به* مادر و عشق* به* وصال* جانان* نمايانگر شور و دلدادگي* وي* به* كمال* حق* و مبدأ هستي* است*. مزار بايزيد در بسطام* قرار دارد و عاري* از هرگونه* تجملات* و تزئينات* است*.

__________________
اسمون ابری بود با نگاه من
maryam آنلاین نیست.   پاسخ با نقل قول