نمایش پست تنها
قدیمی 03-05-2013, 13:40   #1
Federal.Police
کاربر فعال
 
Federal.Police آواتار ها
 
تاریخ عضویت: Aug 2012
محل سکونت: ***** **
نوشته ها: 903
تشکر: 0
تشکر شده 52 بار در 45 ارسال
icon004 شناخت غربی ها از زردتشت

دوره کلاسیک باستان
هرچند یونانیان به طور کل زرتشت را پیامبر و بنیان گذار آیین پارسیان می*دانستند بقیه پنداره هایشان بیشتر خیالی بود.[۶۱] یونانیان زمان وی را ۶۰۰۰ سال قبل از زمان خود می*پنداشتند و وی را شاه باختر یا کلده (گاهی آموزگار کلدیان) و دارای زندگی نامه عادی دانایی فیثاغورس گرا تصور می*کردند. مهم تر از هم، پنداره آن*ها از وی یک ساحر و ستاره شناس و خالق جادو و ستاره شناسی بود. با توجه با پنداره آن*ها مقدار بسیاری ادبیات به وی نسبت داده شده بود که در تمام دنیای دریای مدیترانه منتشر شده بود.[۶۱]

یونانیان بهترین دانایی را دانایی مرموز می*دانستند و هیچ کس مناسب تر از زرتشت که هم از نظر زمانی و هم نظر مکانی دور قرار داشت نبود.نام زردتشت جادو تایید رسمی برای جادو بود.[۶۲]

زبان آن ادبیات غالبا زبان یونانی بود.هرچند در دوره*های مختلف قسمت*هایی از آن به زبان*های دیگر مانند آرامی ٫ سریانی ٫ کوپتیک و لاتین وارد شده*است.ازآنجایی که مغ با کلمه جادوگر مرتبط بود زرتشت نیز جادوگر پنداشته می*شد.پلینی پیرتر در قرن یک میلادی زرتشت را خالق جادو می*خواند.[۶۳] اما وی به تنهایی مسئول معرفی جادوی سیاه به دنیای یونانیان و رومیان نبود.کوروش سپیدمه را نیز نویسنده بسیاری از ادبیات جادویی می*دانسته اند[۶۲].هرچند پلینی پیرتر زرتشت را خالق جادو می*خواند اما رومیان شخصیتی جادوگر برای وی تصور نمی*کردند[۶۲].در واقع تعلیمات جادویی که به زردتشت نسبت داده شده*اند همه مربوط به بعد از قرن ۱۴ میلادی هستند.[۶۱]

یکی ار دلایل مرتبط دانستن زردتشت با ستاره شناسی مفهومی بود که یونانیان از نام وی برای خود ساخته بودند.نحوه تفکر یونانیان اینگونه بود که همیشه سعی می*کردند مفهوم اصلی و مخفی کلمات را بفهمند به همین دلیل نام وی در ابتدا به ستاره پرست معنی می*شد.این قضیه تا جایی پیش رفت که مرگ زردتشت را به دلیل ریزش آتش ستارگان می*دانستند و می*گفتند که که ستاره*ها وی را به دلیل مهار کردن آنها کشته*اند.

دومین دلیل و جدی تر مرتبط دانستن زردتشت با ستاره شناسی این بود که وی را از کلده می*پنداشتند.معتقدان به فیثاغورس گرایی فکر می*کردند که فیثاغورس با زردتشت در کلده درس خوانده است[۶۴].لیدوس معتقد بود که کلدیان در محفل زردتشت و گشتاسب هفته را با هفت روز ابدا کردند.و دلیلشان هم هفت بودن تعداد سیارات بود.فصل سودا درباره ستاره شناسی اشاره به یاد گرفتن ستاره شناسی توسط بابلی*ها از زردتشت می*کند.تا جایی مه لوسیان تصمیم می*گیرد تا به بابل رود و تا از موبدها زردتشتی نظرشان را بپرسد[۶۵].

در زمان حال تقریبا تمام نوشته*های ساختگی نسبت داده شده به زردتشت از دست رفته*است تنها با یک استثنا ان هم کتاب «دو میلیون خط» پلینی پیرتر است.این کتاب پیشنهاد می*کند روزی مجموعه کاملی از نوشته*های زردتشت در کتابخانه اسکندریه مصر وجود داشته است[۶۱].

از آثار مرتبط با زرتشت همچنین می*توان به بر طبعیت اشاره کرد.که در چهار جلد بوده*است.این اثر در واقع همان اسطوره ار از افلاطون است.با این تفاوت که جای قهرمان اصلی داستان را زردتشت می*گیرد.در زمانی که پروفیری فیثاغورس را از شاگردان زدتشت می*دانست پیمان نامه*ها بر طبعیت خورشید را در وضعیت وسط تصور می*کرد.برخلاف آن افلاطون خورشید را در مکان دوم و بالای ماه می*پنداشت.به همین دلیل کولوتوس افلاطون را به دستبرد فکری از زردتشت متهم کرد[۶۶] و هراکلیدس پونتیکس متنی را با عنوان زردتشت بر اساس آن چه فکر می*کرد فلسفه زردتشت است نوشت تا مخالفت خود را با فلسفه طبیعی افلاطون ابراز کند[۶۷].از کتاب بر طبعیت فقط دو چیز شناخته شده*است:یک این که پر از اندیشه*های ستاره شناسی بوده*است و دیگر این که به آنانکه اشاره شده بوده و مکان وی را در هوا می*دانستند.

از دیگر آثاری که زیر نام زردتشت منتشر شده بودند می*توان به «استروسکوپیتاً (در پنج جلد) ٫»درباره پرهیزکاری سنگ هاً (در یک جلد) می*توان اشاره کرد[۶۱].

این آثار به کنار ٫ بعضی از نویسندگان واقعا به بعضی از ایده*های اصلی زردتشت پرداخته*اند. «الهام*های گشتاسب» نوشته گشتاسب خود یکی دیگر از نویسندگانی که به وی آثاری را نسبت داده بودند و را مرتبط را جادو می*دانستند از این دسته از نوشته*ها است.این کتاب شامل یک سری پیشگویی*ها بوده و بر اساس منابع زردتشت نوشته شده بوده*است

بعد از دوره کلاسیک باستان
زردتشت را در دوره کلاسیک باستان یک ساحر ٫ جاودگر و معجزه گر می*دانستند.اما در واقع تا قبل از قرن ۱۸ میلادی غربی*ها از ایده*های وی نااگاه بودند و در آن زمان نام وی را همدست فرزانگی از دست رفته باستان می*شماردند.

زردتشت با نام «ساراسترو» در اپرای فلوت جاودیی موزارت ظاهر می*شود.که به خاطر عناصر فراماسونی آن در جایی که وی اشا را به عنوان سیستمی اخلاقی در مقابل ملکه شب نمایش می*دهد مورد توجه قرار گرفته*است.

وی همچنین موضوع اپرایی دیگر در ۱۷۴۹ با نام زوراستره توسط جین-فیلیپ رامئو است.

متفکران عصر روشنگری مانند ولتر پژوهش*های بسیاری را درباره مزدیسنا انجام داده*اند.آن*ها بر این باور بودند که مزدیسنا یک جور خداانگاری منطقی است که قابل ترجیح بر آیین مسحییت و دیگر آیین*ها است.با ترجمه اوستا توسط ابراهام هیاسینته انکتیل-دوپرون پژوهش*های مزدیسنا غربی آغاز شد.

در اثر فیلسوف معروف فریدریش نیچه به نام «چنین گفت زرتشت» در سال ۱۸۸۵ وی شخصیتی به نام زرتشت به وجود می*آورد که سخنگوی ایده*های خود نیچه بر ضد اخلاق ارباب-برده که به نظر نیچه سیستم اخلاقی است که در آیین*های یهودیت ٫ مسیحیت و اسلام استفاده می*شود است.نیچه در اثر خود اسه هومو می*گویید که زردتشت اولین اخلاق گرا است و خود آن را خلق کرده و اشکارش کرده*است.و می*گویید که تنها در تعلیمات وی است که راستی (اشا) بالاترین خصوصیت است.

نیچه از وی به عنوان اولین فردی که نبرد بین خوب و بد را می*بیند و آن را به عنوان چرخی ضروری در انجام گردش گیتی می*داند نام می*برد.

۳۰مین قطعه ریچارد اشتراوس در سال ۱۸۹۶ الهام گرفته از کتاب نیچه نیز چنین گفت زرتشت نامیده می*شود.استنلی کوبریک از این قطعه در فیلم ۲۰۰۱: اودیسه فضایی به عنوان موسیقی صحنه آغازین فیلم خود استفاده کرده*است.

ویلیام باتلر ییتز شاعر قرن ۱۹ ایرلندی نیز در شعرهای خود به زردتشت اشاره کرده*است.

بازیگر و راوی کتاب آفرینش (رمان) نوشته شده توسط گور ویدال نوه زردتشت است.وی در کتاب گفتگوهای فلسفی بسیاری با زردتشت دارد و شاهد مرگ وی نیز هست.

زردتشت در کتاب مایکل اچ هارت با عنوان دسته بندی پر تاثیرتیرن اشخاص در تاریخ:۱۰۰ رتبه ۹۳ را داراست
Federal.Police آنلاین نیست.   پاسخ با نقل قول